آمديم از سفر دور و دراز رمضان / پي نبرديم به زيبايي راز رمضان
هر چه جان بود سپرديم به آواز خدا / هر چه دل بود شکستيم به ساز رمضان



رمضان گذشت از من چه کنم که بينوايم / دل من ز حبّ دنيا نگذشت اي خدايم
تبعات هر گناهم شده بود سدّ راهم / تو به من عطا نمودي که نباشد ادعايم



صبح با باده شعبان و رجب آمده بود / آن که ديروز مرا داد جواز رمضان
شام آخر شد و با گريه نشستم به وداع / خواب ديدم نرسيدم به نماز رمضان



بدرود اي بزرگ ترين ماه خداوند و اي عيد اولياي خدا
بدرود اي ماه دست يافتن به آرزوها



روزه يکسو شد و عيد آمد و دل ها برخاست
مي ز خمخانه به جوش آمد و مي بايد خواست
عيد بر عاشقان مبارک



بگذشت مه روزه و عيد آمد و عيد آمد / بگذشت شب هجران معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد عذراي تو وامق شد / معشوق تو عاشق شد شيخ تو مريد آمد



رمضان شد چو غريبان به سفر بار دگر / اينت فرخ شدن و اينت به هنگام سفر
عيد فطر مبارک



به مه روزه مرا توبه اگر در خور بود / روزه بگذشت و کنون نيست مرا آن درخور
شب عيد آمد و مي خواهم بر بام جهنم / گويم از نو شدن ماه چه داريد خبر؟

 

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:عید فطر,پیامک,عیدفطر,فطر,عید, | 19:39 | نویسنده : فرهود بردبار |
صفحه قبل 1 صفحه بعد